سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Web3/Crypto صفر تا 100 Web3

چیزی که من را متعجب می کند این است که چگونه تعداد کمی از مردم هیچ چیز را در وب 3 (Née crypto) نمی بینند. شاید این اعتقاد واقعی آنها باشد. شاید این واکنشی به تقویت افراطی برخی از طرفدارانی باشد که وب 3 را به عنوان ایجاد نیروانای آزادیخواهانه معرفی می کنند. از همان ابتدا سعی کردم چشم انداز جامع تری ارائه دهم و به خوبی ها و بدی هایی اشاره کنم که می تواند از آن ناشی شود، همانطور که در صحبت هایم در دوره برنامه نویسی بلاک چین نیز تاکید کرده ام. 

با این حال، امروز می‌خواهم توضیح قانع‌کننده‌ای برای اینکه چرا زحمت در مورد وب 3 منطقی است، ارائه دهم. این نیاز به گفتن کمی داستان و همچنین درک ماهیت نوآوری مخرب دارد. کلیتون کریستنسن فقید این نوع نوآوری را در همه چیز بدتر توصیف کرد، به جز یک بعد، اما جایی که آن بعد واقعاً خاتمه می یابد، بسیار مهم است (و سپس با گذشت زمان، همه چیزهای دیگر نیز با پذیرش گسترده نوآوری بهتر می شوند).

مثال متعارف در اینجا رایانه شخصی (PC) است. اولین کامپیوترهای شخصی بدتر از هر ماشین موجود بودند. آنها حافظه کمتر، فضای ذخیره سازی کمتر، CPUهای کندتر، نرم افزار کمتری داشتند، نمی توانستند چند کار انجام دهند، و غیره. اما از یک بعد بهتر بودند: ارزان بودند. و برای آن دسته از افرادی که اصلاً کامپیوتر نداشتند، این موضوع بسیار مهم بود. دقیقاً همین ترکیب عجیب و غریب است که باعث شد تولیدکنندگان رایانه های موجود (که مین فریم ها را به رایانه های کوچک تبدیل می کنند) رایانه شخصی را نادیده بگیرند. آنها فقط بر روی تمام قسمت های بد تمرکز کردند و یک بعد مثبت را نادیده گرفتند یا تا حدی که آن را درک کردند سعی کردند با ارزان تر کردن محصول خود رقابت کنند. به غیر از IBM، آنها هرگز رایانه شخصی را قبول نکردند و از کار افتادند یا توسط شرکت های دیگر جذب شدند.

بلاک چین پایگاه داده بدتری است. کندتر است، به فضای ذخیره‌سازی و محاسبات بیشتری نیاز دارد، پشتیبانی مشتری ندارد، و غیره. با این حال، یک بعد دارد که در آن کاملاً متفاوت است. هیچ نهاد یا گروه کوچکی از موجودیت‌ها آن را کنترل نمی‌کند - چیزی که مردم سعی می‌کنند با گفتن اینکه «غیرمتمرکز» است، هر چند ضعیف آن را منتقل کنند.

خوب، پس چگونه از راه دور مانند رایانه های شخصی ارزان تر است؟ خوب، زیرا برای برخی افراد این موضوع بسیار مهم است. چرا؟ زیرا بیشتر قدرتی که در اختیار شرکت‌های بزرگ (و دولت‌ها) است از این واقعیت ناشی می‌شود که آنها پایگاه‌های داده را اداره و کنترل می‌کنند. فیس بوک به تنهایی می تواند تصمیم بگیرد که چه کسی می تواند از پایگاه داده خود بخواند و بنویسد و چه بخش هایی از آن را هر کسی می تواند ببیند. آنها به تنهایی می توانند تغییراتی در این پایگاه داده ایجاد کنند. به نظر می رسد که این منبع قدرت فیس بوک در جهان است. بسیاری از مردم به درستی این قدرت را به عنوان یک مشکل می بینند، اما نمی دانند که چگونه ساختار فناوری اصلی وب به طور مستقیم به این تمرکز شدید کمک کرده است.

مفید است که به ابتدای وب برگردیم تا ببینیم چگونه به اینجا رسیده ایم. زمانی که (اکنون سر) تیم برنرز لی پروتکل انتقال ابرمتن (HTTP) را اختراع کرد، آنچه را که ما اکنون به عنوان انتشار بدون مجوز می‌دانیم، آزاد کرد. هر کسی می تواند یک صفحه وب ایجاد کند و هر کسی که مرورگر دارد می تواند به آن دسترسی داشته باشد. این یک پیشرفت شگفت‌انگیز بود، زیرا تقریباً همه انتشارات قبلاً مستلزم مراجعه به نوعی ناشر بود که تصمیم می‌گرفت چه چیزی باید منتشر شود و چه چیزی نباید منتشر شود. و در حالی که برخی از مردم این را به عنوان یک ضرر ابراز می‌کنند، من آن را برای بسیاری از پدیدآورندگان و یادگیرندگانی که قبلاً در حاشیه نگه داشته شده‌اند یا کاملاً کنار گذاشته شده‌اند، دستیابی به دانش می‌دانم.

اگرچه HTTP یک پروتکل به اصطلاح بدون حالت است. یعنی هیچ حافظه ای مستقیماً در پروتکل تعبیه نشده است. مفهومی از پایگاه داده ندارد. بنابراین برای مثال اگر می‌خواهید چیزی به سادگی یک سبد خرید بسازید که بتواند چندین مورد را در خود جای دهد، باید ذخیره‌سازی داده را در جایی پیاده‌سازی کنید که بخشی از خود HTTP نیست. مارک اندرسن و تیمش در نت اسکیپ کوکی ها را برای کمک به حل این مشکل اختراع کردند (متاسفانه مکانیزم بسیار کمتر ظریف تر از آنچه روی فیلدینگ سال ها بعد در پایان نامه خود در مورد REST پیشنهاد کرد).

کوکی‌ها فایل‌هایی هستند که همراه با درخواست‌های HTTP ارسال می‌شوند و می‌توانند توسط وب سرور خوانده شوند و سپس روی آن نوشته شوند. در روزهای اولیه مردم به معنای واقعی کلمه اقلام را در یک سبد خرید مستقیماً در فایل های کوکی می نوشتند. اما از آنجایی که این فایل‌ها به صورت محلی روی یک کامپیوتر مشتری قرار می‌گیرند، به این معنی است که شخصی نمی‌تواند از رایانه رومیزی خود در محل کار شروع به خرید کند و پس از رسیدن به خانه، خرید را تمام کند. بنابراین، امروزه کوکی‌ها فقط حاوی شناسه‌های کاربری هستند و سایر عملکردهای پایگاه داده روی سرورها قرار دارند.

به عنوان اولین تقریب، همه شرکت های بزرگ اینترنتی قدرتمند واقعاً ارائه دهندگان پایگاه داده هستند. فیس بوک یک پایگاه داده از پروفایل افراد، نمودارهای دوستان و به روز رسانی وضعیت آنها است. پی پال یک پایگاه داده از موجودی حساب افراد است. آمازون یک پایگاه داده از SKU ها، اعتبار پرداخت و تاریخچه خرید است. گوگل یک پایگاه داده از صفحات وب و تاریخچه پرس و جو است. البته همه این شرکت‌ها در طول زمان بسیار بیشتر ساخته‌اند، اما راه‌اندازی یک پایگاه داده در هسته اصلی دلیل قدرتمند بودن آنها باقی مانده است. فقط آنها می توانند تصمیم بگیرند که چه کسی اجازه خواندن و نوشتن در این پایگاه داده را دارد و به کدام بخش از آن دسترسی دارد.

به عبارت دیگر: معلوم شد که انتشار بدون مجوز به تنهایی کافی نیست. ما همچنین به داده های بدون مجوز نیاز داریم. چرا ما به این نیاز داریم؟ زیرا در غیر این صورت، ما با چند شرکت بزرگ باقی می‌مانیم که بسیاری از اتفاقات اینترنت را کنترل می‌کنند، که سپس ما را به انواع انحرافات نظارتی با هدف اصلاح عدم تعادل قدرت، اما در عمل بیشتر آن را تقویت می‌کند. ما مطمئناً می دانیم که این به کجا ختم می شود و به همین دلیل است که تقریباً همه از شرکت کابل و برق آنها متنفرند.

اکنون بخش مهمی که در اینجا باید در نظر داشت این است که قبل از انتشار مقاله بیت کوین، ما به معنای واقعی کلمه نمی دانستیم چگونه بدون مجوز داشته باشیم. بله، ما پایگاه های اطلاعاتی را توزیع کرده بودیم. و بله، ما پایگاه های اطلاعاتی فدرال داشتیم. اما همه آنها هنوز گروه کوچکی از نهادها را مسئول داشتند (تقریباً به هر شبکه مالی مانند ACH یا VISA مراجعه کنید). ما پروتکلی برای حفظ اجماع نداشتیم - به معنی توافق در مورد آنچه در پایگاه داده است - که به هر کسی اجازه می دهد به پروتکل بپیوندد (و همچنین هر کسی را ترک کند).

اغراق کردن اینکه چقدر این یک نوآوری بزرگ است دشوار است. ما از عدم توانایی انجام کاری به اولین نسخه کارآمد رسیدیم. باز هم برای روشن شدن، نمی گویم این همه مشکلات را حل می کند. البته نمی شود. و حتی خود مشکلات جدیدی ایجاد خواهد کرد. با این حال، داده‌های بدون مجوز یک قطعه گمشده حیاتی بود - عدم وجود آن منجر به تمرکز قدرت گسترده‌ای شد. به این ترتیب Web3 می تواند، در صورت توسعه مناسب و با نوع مقررات مناسب، تغییر معنی داری در قدرت به افراد و جوامع ارائه دهد.

 

و اگر فناوری Web3/crypto به طور گسترده مورد استفاده قرار گیرد، در ابعاد دیگر نیز شروع به بهبود خواهد کرد. سریعتر و کارآمدتر خواهد شد. استفاده از آن آسان تر و ایمن تر خواهد شد. و مانند رایانه شخصی پلتفرمی برای نوآوری بود که هرگز روی رایانه های بزرگ یا مینی رایانه ها اتفاق نیفتاد، Web3 نیز پلتفرمی برای نوآوری خواهد بود که هرگز از فیس بوک، آمازون، گوگل و غیره نمی آید.